✍️ دکتر احمد کتابی
«بدان که ملوک از بهرِ پاسِ رعیتاند، نه رعیت از بهر طاعتِ ملوک»
(گلستان، باب اول، حکایت ۲۸)
درآمد
در میان سخنوران بزرگ ایرانزمین، کمتر کسی را میتوان یافت که همانند شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی، بیمحابا به نکوهش و انتقاد از خودکامگی و ستمورزی پادشاهان و حاکمان پرداخته، و بیپروا حکمرانان و ارباب زر و زور را به رعایت حقوق مردم و مراعات انصاف و عدالت و تفقّدِ احوال عامه و تلاش در جهت تأمین معاش و آسایش و رفع گرفتاریها و دشواریهای آنها، دعوت و تشویق کرده و حتی مؤکداً به انجامدادن امور مزبور موظف و مکلف دانسته باشد.
پیشگامی و نوآوری سعدی در بیان اندیشههای مردمگرایانه و ضد استبداد، هنگامی بیشتر و بهتر آشکار میشود که به زمان طرح این اندیشهها ـ حدود هشت سده پیش ـ باز گردیم و دورانی را مجسم کنیم که سرزمین عزیز ما لگدکوب ستوران مهاجمان مغول بود و مردمانش در زیر سیطره ظلم و ستم شاهان و شاهکان خودکامه و بیدادگر دست و پا میزدند.