تغییر فکر

زندگی دقیقا چیزی است که تصورش می‌کنی. هر چیزی که برایت رخ می‌دهد محصول فکرهایت است. پس اگر می‌خواهی زندگی‌ات را عوض کنی باید فکرهایت را عوض کنی.

کتاب: حكايت دولت و فرزانگى
نویسنده: مارک فيشر

سانسور

در گذشته، سانسور از طريق مسدود کردن جریان اطلاعات به اجرا درمی‌آمد. در قرن بیست و یکم، از طريق غوطه‌ور کردن انسان‌ها در سیلاب اطلاعات بی‌اهمیت و نامربوط عملی می‌شود.

انسان‌ها واقعا نمی‌دانند به چه چیزی توجه نشان دهند، و اغلب وقت خود را صرف بحث و بررسی درباره موضوعات فرعی می‌کنند. در زمان‌های دور، قدرت داشتن به معنی دسترسی به اطلاعات بود.

اکنون قدرت یعنی آگاهی بر اینکه از چه چیز باید چشم پوشید.

کتاب: انسان خداگونه
نویسنده: يووال نوح هرارى​

قدرت درک

در برابر هر زنِ زیبا مردی هم هست که از بودن با او خسته شده است. زیبایی یکی از ملزومات عاشق شدن در ذهن تمام مردان است.

اما زنی که تنها زیباست و از داشتن قدرت درک عاجز است، به زودی برای مردش تبدیل به یکی از وسایل گوشه و کنار منزل می‌شود! عادی و گاهی هم کسالت‌بار…

کتاب: وقتی نیچه گریست
نویسنده: آروین دی یالوم

موفقیت

موفقیتم ارتباط زیادی دارد با زود از خواب بیدار شدن، سخت‌کوش‌ترین آدم جمع بودن، کمک خواستن، تحملِ شکست دوباره و دوباره و کار کردنِ مداوم برای پیشرفت خودم.

کتاب: خودت باش دختر
نویسنده: ریچل هالیس

بار سنگین

واقعه هولناک یک زندگی را می‌توان به کمک استعاره سنگینی توضیح داد. می‌گویند بار سنگینی بر دوش داریم و این بار را حمل می‌کنیم، خواه قدرت تحمل آن را داشته باشیم و خواه نداشته باشیم. با آن مبارزه می‌کنیم، خواه بازنده باشیم، خواه برنده شویم.

کتاب: بار هستی
نویسنده: میلان کوندرا

رنج عمیق

شاید من بهتر از هر کسی بدانم که چرا انسان تنها موجودی است که می‌خندد.

تنها اوست که آن‌قدر عمیق رنج می‌برد که ناچار شده است خنده را ابداع کند.

کتاب: اراده معطوف به قدرت
نویسنده: فردریش نیچه

قلب باز

اگر می‌‌خواهی برای آدم‌‌های طبقه بالا پز بدهی، زحمت نکش؛ آنها همیشه به نظر حقارت نگاهت می‌‌کنند.
اگر می‌‌خواهی برای زیر دست‌‌هایت پز بدهی، باز هم زحمت نکش؛ چون فقط حسودی‌ِ‌شان را تحریک می‌‌کنی.
این نوع شخصیت کاذب، تو را به جایی نمی‌‌رساند. فقط قلب باز است که به تو اجازه می‌‌دهد در چشم همه، یک جور باشی.

کتاب: سه‌شنبه‌‌ها با موری
نویسنده: میچ البوم

زندگی

بالاخره همه یک روزی می‌میرند و صد سال که بگذرد، دیگر هیچ‌کس درباره‌ی این که دیگران که بودند و چطور مردند سوال نمی‌کند.

پس بهتر است همان‌طور که دلت می‌خواهد زندگی کنی و همان‌طور که دوست داری بمیری.

کتاب: گریه آرام
نویسنده: کنزابورو اوئه​

انتخاب

شما نمی‌تونید انتخاب کنید که در این دنیا صدمه ببینید؛
اما شما انتخاب می‌کنید که چه کسی به شما صدمه بزنه،
و من انتخاب‌های خودم رو دوست دارم.

کتاب: خطای ستارگان بخت ما
نویسنده: جان گرین