گویند که بطّی [مرغابی] در آب روشناییِ ستاره میدید، پنداشت که ماهی است. قصدی میکرد تا بگیرد و هیچ نمییافت. چون بارها بیازمود و حاصلی ندید، فروگذاشت. دیگر روز هرگاه که ماهی بدیدی، گمان بردی که همان روشنایی است؛ قصدی نپیوستی و ثمرت این تجربت آن بود که همه روز گرسنه بماند.
کلیله و دمنه
ابوالمعالی نصرالله منشی
به تصحیح مجتبی مینوی