خانهام ابری است
یکسره روی زمین ابری است با آن.
از فراز گردنه، خرد و خراب و مست
باد میپیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی زن، که تو را آوای نی برده است دور از ره، کجایی؟
خانهام ابریست اما
ابر بارانش گرفته است.
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،
من به روی آفتابم
میبرم در ساحت دریا نظاره.
و همه دنیا خراب و خرد از باد است،
و به ره، نی زن که دایم مینوازد نی، در این دنیای ابر اندود
راه خود را دارد اندر پیش.
نیما یوشیج
۱۳۳۱